تپه های باستانی صحنه ی فعالیتهای انسانها در گذشته های دور و نزدیک اند این مکانها ممکن است متشکل از بازمانده های اردوگاهی موقتی و یا ویرانه های یک دهکده یا شهر باشند، تپه های باستانی که به نظر چیزی جز توده های انباشته ی خاک نیستند، در واقع عناصر فرهنگی – اجتماعی و تاریخ گذشته نیاکان ما را در دل خود جای داده اند و میراث و هویت پر بهای گذشته ی ما را تشکیل می دهند.
باستان شناسی علمی است که با روشهای گوناگون علمی و عملی، با کاوش در این کانونهای فرهنگی می تواند اوراق نانوشته ی تاریخ تحول فرهنگی ما را به منزله ملتی کهن باز سازی کند.
اما کاوش باستان شناختی نمی تواند بدون ویرانی این مکانها انجام گیرد زیرا برای یافتن شواهد و مدارک تحول فرهنگی، باستان شناسان باید لایه های باستانی را به شیوه ای روشمند و لایه لایه از جای اصلی خود بکنند و آنها را روی نقشه و در مقاله ها و کتابها بازسازی کنند.
روشهای کاوش و لایه نگاری در باستان شناسی – قسمت دوم
مهم ترین گام در پیشبرد باستان شناسی اقتباس ذهنیت و روشهای علمی با تکیه بر اصول مطالعه مسائل مشخص فرهنگی، فرضیه پردازی و آزمودن میدانی آن بود که امروز در همه علوم رایج است.
فرضیه در علم باستان شناسی بیان رابطه ی تنگاتنگ بین دو و یا چند متغیر فرهنگی است که در مدارک باستان شناختی وجود دارند و یا پنداشته می شوند که وجود دارند، و به همین دلیل با کاوش و یا بررسی میدانی درستی برخی از آنها را می توان آزمود، این امر نخست با مشاهده مواد و اطلاعات باستان شناختی و توضیح درباره همگونی و نا همگونیهای آنها آغاز می شود.
به بیان دیگر، باستان شناس به پرورش فرضیه هایی می پردازد که ارتباط بین مواد باستان شناختی و رویدادها و شرایطی که سبب پیدایش آنها شده است را امکان پذیر می کند، هنگامیکه فرضیه ها بروشنی بیان شوند آنگاه باستان شناس می تواند تصمیم بگیرد چه مشاهده ای باید انجام شود و چه گونه هایی از مدارک برای آزمودن اعتبار فرضیه گردآوری شوند اگر اعتبار فرضیه با آزمودن میدانی نشان داده شود، آن فرضیه می تواند به منزله ی توضیح موقتی درباره نقش مواد باستانی در کارکرد سیستمهای فرهنگی گذشته پذیرفته شود.
تپه های باستانی کانونهای فعالیت فرهنگی نیاکان ما در گذشته بودند چون بیشتر رفتارهای فرهنگی و زیستی انسانها اثرات مستقیم و نامستقیم مادی به همراه دارد، بازمانده ی چنین رفتارهایی به صورت ساختمان، چاه، زباله، تنور، کف، دیوار، نقاشی، سفال، آثار هنری و … در تپه های باستانی با گذشت زمان انباشته شده و پس از قرنها در اثر فرسایش به صورت توده های بزرگ و کوچک خاکی در می آیند.
چون کاوشهای باستانی از سطح این مکانها به طبقات زیرین انجام می گیرد، باستان شناسان بر عکس روند انباشت لایه ها را کاوش می کنند و در اینجاست که یکی از عمده ترین پیچیدگیهای لایه نگاری نهفته است